فونت زیبا ساز
فونت زیبا سازفونت زیبا سازفونت زیبا سازفونت زیبا ساز
فونت زیبا ساز
فونت زیبا سازفونت زیبا سازفونت زیبا سازفونت زیبا سازفونت زیبا سازفونت زیبا سازفونت زیبا ساز
فونت زیبا سازفونت زیبا سازفونت زیبا سازفونت زیبا سازفونت زیبا سازفونت زیبا ساز
فونت زيبا ساز ، نایت اسکین

آرزوی مرگ....مرگ آرزو

اگر تمام شب برا ي از دست دادن خورشيد گريه کني لذت ديدن ستاره ها را هم از دست خواهي داد

 

 

می خواستم اسمت را روی خورشید بگذارم اما دیدم شبها در آسمان نیستی

می خواستم اسمت را روی ماه بگذارم اما دیدم روز ها در آسمان نیستی

می خواست اسمت را روی گل بگذارم اما دیدم روزی پژمرده می شوی و می میری

پس اسمت را روی قلبم گذاشتم تا همیشه در کنارم بمانی

اگر کسی به حرفت گوش کرد براش مهمی

اگرخندید و نگات کرد براش قشنگی

اگر بهت فکر کرد براش عزیزی

واگر برات یک خاطره نوشت

بدون خیلی دوست داری

میگن غرورت را بخاطر اونیکه دوسش داری بشکن ولی اونی را که دوست داری بخاطر غرورت نشکن

تا جام اجل نکرده ام نوش

هرگز نکنم تورا فراموش

اگر روزی تورا کردم فراموش

بدان شمع وجودم گشته خاموش

سلامم رابپذیر ای نور دیده

سلامم از دل و جانم رسیده

در آن موقع که نامه می نوشتم

هزاران اشک بر کاغذ چکیده

حقیقت همین احساس های دوستانه است که زندگی را مشکل می دهد

دوری ز برم گلشن جانان چه نویسم

من مرغ شیفته ام به توای دوست عزیزم چه نویسم

ترسم که قلم شعله کند صفحه بسوزد

با این دل پر خون برایت چه نویسم

دست هجران تو سامان مرا بر هم ریخت

باز گرد که امید من و سامان منی

این مپندار که نقش تو رود از نظرم

خاطرت جمع که در خواب پریشان منی

من دل به کسی بجز تو آسان ندهم

چیزی که گران خریدم ارزان ندهم

صدجان بدهم برای دل خویش

آن دل که تو را خواست به صد جام ندهم

من غم را در سکوت،سکوت رادرشب،شب رادر بستر،بستر را بخاطر اندیشیدن به تودوست می دارم.

من شفق رادر امید،امید رادر تو،تو را در دل،دل راموقع تپیدن دوست دارم.
من قرآن را بخاطر بخشش،بهار را بخاطر شکوفه هایش،زندگی را بخاطر امید هایش و وجودم را بخاطر تو دوست می دارم

یه شعله ی شکسته    یه شمع رو به بارم

خستهاز این زمون   فریاد گریه دارم

شده فضای سینه       سیه چو روزگارم

ازهمه دل بریدم      دل به کسی ندادم

عاشق شدم به چشمات    دادم دلو به دریات رفتی و پا گذاشتی    به سادگی رو حرفات

با یاد تو همیشه عمرم تموم نمیشه

فراموشت نخواهم کرد تا جان در بدن دارم

قسم بر جامه ی پاکی که از مهر بر تن دارم

تو در من آتشی هستی که خاموشت نخواهم کرد

فراموشم نکن فراموشت نخواهم کرد

هر شب به دل غمزده غوغای تو دارم

نقشی به دل از قامت رعنای تو دارم

ای کاش این آشنایی ها نبود

یا به دنبالش این جدایی ها نبود

آخرین نگاه تو اولین غم من و زندگی است

ما بر آنیم که ترک رخ زیبانکنیم

وین چمن جز گل روی تو تماشا نکنیم

خوشا آن ساعت که دیئار تو بینم

کمند عبرتین تار تو بینم

نبیند خرمنی هرگز دل من

مگر آن دم که در خار تو بینم



نظرات شما عزیزان:

unknown
ساعت15:07---16 تير 1390
salam mamnoon ke be man sar zadi
bazam bia khosh hal misham


مریم
ساعت19:37---4 خرداد 1390
واییییییییییییییییی خیلی محشرههههههههههه خیلیییییییی من که خوشم امد موفق باشی

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:





+ نوشته شده در چهار شنبه 4 خرداد 1390برچسب:, ساعت 2:6 توسط ماهان |