واسم كليشه اي شدن
ديگه تموم آدما راستي رو بي خيال شدن
وقتي كه ديگه آدما پرسه عشق نمي زنن
دوستي فقط يه شايعس چنگي به دل نمي زنن
ديگه هديه دادنا خاليه جاش روي ميزا
توي اولين قرارا همه عشقا مي شه حاشا
جاي قلبا توي سينه سفره سنگي كمينه
ديگه هيشكي نمي تونه عشق و توي اون ببينه
شوق پرواز ندارن ديگه عاشقاي امروز
قانعن به زير پاشون ديگه نيستن مثل ديروز
توي اون قصر طلايي عاشقي فاصله شد
ديگه اون شهر قشنگ آرزو خاطره شد
فقط اینو بدون دوست دارم
نظرات شما عزیزان: